فصل دوم
آموزش برای زندگی
مدرسه و زندگی اجتماعی
در ابتدا ضروریست منظورمان از آموزش
برای زندگی که از تولّد و حتی پیش از تولد آغاز می شود را توضیح داده و ایده ای از
آن داشته باشیم.لازم است درباره این موضوع وارد جزئیات شویم، زیرا اخیراً برای
نخستین بار، یکی از رهبران مردم نه تنها ضرورت گسترش آموزش به کل دوره زندگی بلکه
همچنین قرار دادن "دفاع از زندگی" در قلب آموزش را فرموله کرده است. این
نخستین بار است که در سخنانم به رهبری سیاسی- معنوی رجوع می کنم؛ زیرا علم نه تنها
ضرورت این امر را بیان کرده بلکه از ابتدای قرن حاضر در نشان دادن این موضوع سهم
قابل توجهی داشته است که ایده گسترش آموزش به کل دوره زندگی را می توان با اطمینان
از موفقیت آن، عملی کرد. آموزش به مثابه کمک به زندگی یا حفاظت از زندگی، ایده ای
است که مطمئنا در آمریکای شمالی و جنوبی و در اروپا، به حیطه اقدامات وزارت آموزش
و پرورش وارد نشده است. آموزش، آن گونه که تا امروز درک شده، پر از روش ها، اهداف
و غایت های اجتماعی است؛ اما به ندرت هرآن چه خود زندگی است را در نظر گرفته است. روش
های رسمی آموزش متعددی موجود است که در کشورهای گوناگون به اجرا درآمده، اما هیچکدام
از نظام های آموزش رسمی، خود زندگی یا ترتیبات برای حفاظت از رشد و توسعه و کمک به
فرد از لحظه تولد را مد نظر قرار نداده است. اگر آموزش حفاظت از زندگی است، درمی
یابیم که ضروریست آموزش، زندگی را در کل دوره اش همراهی کند. آموزش به آن گونه که
امروز درک می شود منفک از زندگی بیولوژیکی و اجتماعی است. اگر ما فکر کردن درباره
این موضوع را هم کنار بگذاریم خیلی زود درمی یابیم تمام کسانی که در حال آموزش اند
از جامعه منفک شده اند. دانش آموزان باید قواعدی را دنبال کنند که از سوی هر نهاد
تعیین و تثبیت شده و خود را با سرفصل های توصیه شده از سوی وزارت آموزش تطبیق
دهند.